بیش از 3هزار ایرانی در سراسر دنیا در زندان های خارجی حبس شده اند. تعداد زیادی از آنها حتی نمی دانستند سفرشان به خارج به خاطر جرایمی که فکر نمی کردند جرم باشد چنین پایان تلخی داشته باشد.
این توصیه ها را بخوانید تا شما به مشکل آنها دچار نشوید.
1- مسافران پروازها معمولاً از ساعت ها پیش در فرودگاه حاضر می شوند و این، فرصت مناسبی برای آشنایی مسافران و گپ و گفت های بین آنهاست. کسانی که می خواهند محموله مواد مخدر - حتی در حد 10 گرم - را به خارج ببرند، در این مدت طعمه خود را انتخاب و با او دوست می شوند.
ما ایرانی ها، نوعاً مردمانی هستیم که زود در رودربایستی گیر می کنیم. بنابراین وقتی کسی که ساعتی با ما همکلام شده و مثلاً با هم آب میوه ای هم خورده ایم، به ما می گوید که یکی از چمدان هایش باعث می شود اضافه بار بخورد و خواهش می کند بار او را روی بلیت ما ثبت کنند، نمی توانیم "نه" بگوییم! غافل از این که ممکن است - حتی در حد یک درصد - داخل آن چمدان، چند گرم ماده مخدر یا هر ماده ممنوعه دیگر وجود داشته باشد.
اگر پلیس ایران یا کشور مقصد، آن ماده را کشف کرد، چون بار به اسم ما ثبت شده، ما درگیرش خواهیم بود و او، هیچ مسوولیتی را بر عهده نخواهد گرفت. اما اگر کسی متوجه نشد، در آن سوی گیت های فرودگاه مقصد، در حالی که در دل به ساده لوحی ما می خندد، بارش را تحویل می گیرد و خداحافظی می کند.
یادمان باشد که قاچاقچیان مواد مخدر، مانند آنچه در فیلم های سینمایی نشان داده می شوند، آدم هایی با قیافه های ترسناک و صداهای نخراشیده و احیاناً دارای جای زخمی در صورت نیستند. آنها می توانند افرادی کاملاً باکلاس، مۆدب و مهربان باشند که با سر و وضعی مرتب در فرودگاه نشسته اند و می گویند که شرکتی در مالزی دارند و در کار آی تی هستند یا در لندن تدریس می کنند.
اگر کسی در فرودگاه از شما خواست مسوولیت بارش را به عهده بگیرید، با یادآوری خطری که ممکن است زندگی تان به کلی به فنا بدهد، قاطعانه "نه" بگویید. بگذارید کسی که چنین انتظاری بی جایی از شما دارد، از دست تان ناراحت شود.
جملاتی مانند "نگران نباشید، هزینه اضافه بار زیاد نیست" یا "با متصدی کانتر صحبت کنید شاید جریمه تان نکند"، "عذر می خواهم ولی من به خودم قول داده ام بار دیگری را قبول نکنم و نمی خواهم قولم را بشکنم" و البته کلمه "نه" به تنهایی، می توانند جان تان را نجات دهند.
2- گذشته از افرادی که همسفرتان هستند، گاهی اوقات افرادی که خودشان سفر نمی کنند، به کسانی که در صف سالن ترانزیت هستند مراجعه می کنند و می گویند: ببخشید! آیا ممکن است این کتاب را هم با خودتان ببرید؟ دخترم یا پسرم در آنجا دانشجوست و در فرودگاه این کتاب را از شما خواهد گرفت.
خیلی ها ممکن است کتاب یا هر بسته کوچک دیگری را بپذیرند، با این نیت که کمکی به هموطن شان کرده باشند و ای بسا دوستی در آنجا بیابند.
یادتان باشد که شما هیچ تعهد قانونی، شرعی و حتی اخلاقی برای این کار ندارید. آنها می توانند بسته هایشان را پست کنند. هزینه پست یک کتاب به خارج، گاهی اوقات کمتر از هزینه ایاب و ذهاب افراد به فرودگاه است.
شما از کجا مطمئن هستید که داخل جلد کتاب چند گرم مواد مخدر صنعتی به طرز ماهرانه ای جاسازی نشده است؟ از کجا می دانید که در متن کتاب، کدهای یک اقدام تروریستی وجود ندارد؟ از کجا می دانید که در بسته ای که حمل می کنید ماده ای وجود ندارد که ممکن است در ایران آزاد باشد ولی در کشور مقصد ممنوع؟!
�عذر می خواهم�؛ این تنها جمله ای است که باید بگویید و به کار خودتان مشغول شوید. شما دو عمر ندارید که یکی را برای خودتان داشته باشید و دیگری را برای دیگران به زندان یا بالای چوبه دار ببرید.
3- در فرودگاه با دقت تمام مواظب چمدان هایتان باشید تا کسی با چمدان های مشابه جابجا نکند یا داخل شان چیزی نگذارد یا چیزی بدانها نیاویزد و الصاق نکند.مواظب همراهان تان هم باشید. ممکن است به بهانه بازی با فرزندتان، چیزی درون لباس یا کیف یا عروسک او بگذارند و آن طرف، بردارند. ازکسانی که برای نفع شخصی شان حاضرند افراد بی گناه را به "چوبه دار در غربت" بسپارند، هیچ کاری بعید نیست، حتی کارهایی که به عقل جن هم نمی رسد.
این خود شما هستید که باید مواظب خودتان و همراهان تان باشید.