گردشگرانی كه به یک کشور سفر میكنند، قبل از هر چیز باید اطلاعات دقیق و درستی درباره مردم كشور میزبان داشته و از اعتقادات، ارزشها و گرایشهای فرهنگی و اجتماعی آن اطلاع قبلی داشته و با آنها آشنا باشند. در اینجا به صورت اختصار به برخی از خصوصیات و ویژگیهای فرهنگی تعدادی از ملل پرداخته میشود.
همان طور كه در ایران برخی از اعداد برای ما خوشیمن هستند و برخی نحس، در سایر فرهنگها نیز این مساله را میتوان دید. در فرهنگ ما اعدادی چون 7 و 40 خوش یمن است و درمقابل عدد 13 معمولا نحس تلقی میشود. برخلاف ما 13 برای ایتالیاییها عددی خوشیمن بوده و 17را عدد شوم میدانند. روسها و آلمانیها 10 را عددی مقدس میدانند. در آمریكای شمالی مردم عدد 21 را عدد خوشیمنی قلمداد میكنند و عدد 6 در میان برخی از آنها منحوس است. در اغلب فرهنگهای شرق و جنوب شرقی آسیا عدد 4 را عدد بدشانسی میدانند و عدد 8 را خوشیمن تلقی میكنند. در هنگام ارائه خدمات و اتاق در مراكز اقامتی این مساله خصوصا در مورد آسیاییها باید مدنظر قرار گیرد.
در اكثر فرهنگها لبخند از ارزش بالایی برخوردار است. برای مثال تایلندیها بهعنوان مردمی دوستداشتنی و خندان شناخته میشوند. اغلب آسیاییها نیز سعی میكنند در ارتباطات عمومی خویش لبخند زده و حتی اضطراب، عصبانیت و سایر حالات درونی خویش را به واسطه لبخندشان پنهان كنند. در این میان هندیها كمتر از مردم دیگر فرهنگهای آسیایی لبخند میزنند و تنها زمانی كه خوشحال هستند یا در شرایط خوشآیندی قرار میگیرند، لبخند میزنند. مردم آمریكای شمالی دوست دارند همیشه لبخند بزنند تا دوستانه و منطقی جلوه كنند. فرانسویها در نقطه مقابل آمریكاییها قرار دارند و معمولا بسیار سرد و عاری از احساس با افراد ناآشنا برخورد میكنند؛ اما زمانی كه با افراد احساس نزدیكی و دوستی كنند رفتاری دوستانهتر از آمریكاییها خواهند داشت. رسمی بودن چه در رفتار و چه در ظاهر از ارزش بالایی نزد آلمانها برخوردار است. به این علت از آنجا كه بیشتر آلمانها ترجیح میدهند رفتاری شایسته داشته باشند، رفتارهای غیررسمی از نظرشان نامناسب و حتی گستاخانه است.
گل سفید در آسیای شرقی نمادی از مرگ است؛ به این علت گذاشتن گل سفید روی میز غذاخوری، داخل اتاق مهمان و سایر مكانهای رسمی نوعی بیحرمتی محسوب شده و سبب رنجش آنها میشود. آلمانها معمولا خدمات سریع، معقول و كارآمد را میخواهند و دوست ندارند زیاد معطل شوند. در چنین حالتی بهانهای بسیار موجه میتواند آنها را آرام كند. مردم آمریكای شمالی مایلند بدانند دقیقا چه چیزی را میخواهند. از این رو سفارشهای خود را توضیح میدهند و توقع دارند دستوراتشان نوشته شود.
آنها همچنین سوالات بیشماری میپرسند و توقع دارند مهمانداران چنانچه سوالاتشان را فورا جواب نمیدهند، اطلاعات مورد نیاز آنها را بیابند. استرالیاییها توقع درخواستهای مودبانه را دارند و انتظار دارند حتی زمانی كه از آنها درخواست انعام میشود، آن را با كلماتی چون �لطفا� بشنوند و تشكر كردن را ضروری میدانند. مالزیاییها وجود نیروی خدماتی زیاد را مهم میدانند و در هتلها و رستورانها ترجیح بر داشتن یك پیشخدمت شخصی دارند. هندیها با دست راست غذا میخورند. از نظر آنها دست چپ كثیف است و هرگز برای رد و بدل غذا به كار نمیرود.
از این رو اگر در رستوران هنگام سرو غذا پیشخدمت با دست چپ سرویسی به آنها ارائه كند، این رفتار را نوعی بیحرمتی دانسته بشدت آزرده میشوند.
مالزیاییها همواره با قاشق و چنگال غذا میخورند. از نظر آنها كارد در سر میز غذا نوعی سلاح میتواند محسوب شود.
فرانسویها امتناع ارتباط چشمی با شخصی كه با وی ارتباط مستقیم دارند را به معنی �تحقیر� میدانند مخصوصا اگر آن شخص پیشخدمت باشد.
روش ارتباط ژاپنیها غیرمستقیم است. آنها انتظار دارند دیگران حدس بزنند منظورشان چیست و چه میخواهند. ژاپنیها معتقدند فقط انسانهای بیاحساس و خالی از ظرافت به توضیح لغت به لغت و مستقیم نیازمندند. درصد زیادی از اندونزیاییها سیگار میكشند و بعضی از مردان سیگار نكشیدن را نشانه نبود مردانگی میدانند. در نتیجه كاركنان مراكز خدماتی باید نهایت درایت را برای اجرای سیاستهای �سیگار كشیدن ممنوع� بهكار ببرند تا مانع آنها شوند.
تایلندیها خوردن هر چیزی را هنگام راه رفتن یا ایستادن غیرمعمول میدانند.
چینیها ترجیح میدهند در مراكز اقامتی از دوش استفاده كنند نه از وان حمام. چرا كه به تمیزی امكانات عمومی باور ندارند.
كرهایها بالا كشیدن دماغ و عطسه را در مراكز عمومی بسیار ناخوشایند میدانند اما فین كردن برایشان كار پذیرفتهای است.