عذرخواهی کردن مهارتی مهم و هنری ارزشمند است. مهارتی که افراد در مراحل رشد و تربیت می آموزند و همین امر موجب می شود تا وقتی در محیط گسترده اجتماعی قرار می گیرند، در مواجهه با دوستان و شهروندان، ترسی از عذرخواهی کردن ندارند. بلکه آنرا عملی ارزشمند می بینند که نشانه ای از شخصیت مثبت یک فرد در جامعه می باشد.
متاسفانه این روزها وقتی در شهر، حرکت می کنید، گه گاه با رفتارهایی از سوی مردم روبرو می شوید که برخی از آنها تامل برانگیز و برخی دیگر تاسف برانگیز هستند.
به نظر می رسد حس خودخواهی و حق به جانب بودن در میان عموم مردم رواج بسیاری یافته است و همین احساس موجب می شود که تا افراد در هر موقعیتی، تصور کنند که طرف مقابل انها دچار اشتباه شده است. اما بد نیست که گاهی با خود فکر کنیم که واقعا بهتر است همیشه حق با ما باشد و ما اینگونه خوشحال تر هستیم یا اینکه حق را به واقع ببینیم و منصفانه رفتار کنیم و جرات پذیرش اشتباهات خود را داشته باشیم؟
جالب است بدانید که حق داشتن، مقدار قابل توجهی انرژی از شما می گیرد و شما را از اطرافیانتان دور می کند. بسیاری از افراد تلاش بسیاری می کنند تا ثابت کنند که حق با آنهاست و دیگری ناحق است. در حالیکه نمی دانند این رفتار حالتی تدافعی در برابرشان ایجاد می کند و انرژی زیادی از آنها می گیرد.
حال کسی را تصور کنید که اگر حق او هم ضایع شده باشد، ترسی ندارد از اینکه حق را به طرف مقابل دهد و از کنار موضوع عبور کند. آیا آرامش این فرد بیشتر است یا کسی که دائما برای گرفتن حق خویش در تلاطم است؟
اما حالت دیگری هم وجود دارد و آن این است که هر فردی این قدرت را داشته باشد که وقتی مرتکب خطایی شد، با شجاعت از طرف مقابل عذرخواهی کند. مشکل این است که اغلب افراد تصور می کنند که معذرت خواستن آنها ممکن است شخصیت آنها را خدشه دار کند در حالیکه واقعیت این است که چنین رفتاری، نشان دهنده شعور اجتماعی و شان شخصیتی یک فرد است.
بهتر است این موضوع را با طرح مثالی ادامه دهیم. مسئله ای که اغلب افراد جامعه ما در زندگی روزمره خود به نوعی با آن درگیر هستند. مسئله ای به نام ترافیک و فرهنگ رانندگی. متاسفانه نحوه رانندگی در جامعه ما به گونه ای است که اغلب افراد حق را به سمت خود می بینند و سایر افراد را نزنند،با ویراژهای تند، مردم را آزار می دهند و گاهی هم با کوچکترین اتفاقی، سرشان را از پنجره ماشین بیرون می آورند و ناسزا می گویند. در کوچه ای ورود ممنوع وارد می شوند و به جای عذرخواهی از ماشین مقابل که حق او را ضایع کرده اند، فریادی می کشند و اعتراضی می کنند.
همه این رفتارها ناشی از وجود یک تصور است. تصوری که ریشه در خودخواهی دارد. این طرز تفکر و نگرشی است که از سالهای ابتدای تولد در پایه های شخصیتی افراد شکل می گیرد. برخی از افراد هم ممکن است در دوران کودکی با این رفتارها تربیت شده باشند، اما ورود به اجتماع بر نحوه باورها و رفتارهایشان تاثیر گذاشته باشد. رفتارهای اجتماعی زیادی در شهرما دیده می شوند که نشان می دهند مردم در انجام رفتارهای ضدارزشی از هم سبقت می گیرند و در هر شرایطی می خواهند برنده باشند و به راحتی دیگران را زیر پا بگذارند.
فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد
به راستی اگر همه مردم به داشتن روحیه ای صلح طلبانه و به دوست داشتن یکدیگر فکر کنند، چهره اجتماع هم به گونه دیگری خواهد شد. این یک روش فوق العاده است که بتوانیم به دیگران حق بدهیم و از آنها عذرخواهی کنیم. اینکه یاد بگیریم با چنین تفکری دوست داشتنی تر می شویم و راحت تر می توانیم دوست بداریم. این نیازی است که هر انسانی دارد. اینکه دیگران او را دوست بدارند و به حقوق او احترام گذارند و اگر اشتباهی کردند، معذرت بخواهند. بهتر نیست اجازه دهیم که لذت رفتار دوستانه را بچشیم و از همکاری با دیگران و خوشحال کردن آنها لذت ببریم؟ این یک موفقیت بزرگ است که احساسی به مراتب، بهتر از برنده شدن در یک جنگ روانی را به انسان می دهد. گاهی اوقات، ممکن است طرف مقابل شما با عذرخواهی شما، تصور کند که برنده است اما این مهم نیست. مهم این است که شما بدون توجه به فلسفه ی حقیقت، یا عقیده ی قلبی، از کنار یک اتفاق عبور کرده اید و با این اقدام طرف مقابل را خوشحال کرده اید و هدیه ای به نام گذشت را به خود داده اید. فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد.