برنامهریزی توریستی ایران باید با شیوهای نظام یافته انجام گیرد و بر اساس گرایشهای گذشته، حال و آینده استوار باشد. بررسی پدیدهها و شناخت شیوههای تسلط و شرایط حاکم بر آنها در گذشته، چگونگی تحولات و دگرگونیهای آنها را طی دورانهای مختلف نشان میدهد و در تعین شرایط فعلی کمکهای مؤثری میکند. شناخت وضع موجود نیز با اتکاء به حقایق عینی منجر به کشف تنگناها، مشکلات، موانع، نیازها، امکانات و سایر موارد مشابه میشود و پس از تجزیه و تحلیل یافتهها با شیوهای علمی و منظم و با تکیه بر انعطافپذیری، پویایی و توجه به اولویتها و رسیدن به هدفهای نهایی طرح، تنظیمیافته و با توجه به زمانبندی، اجرای آن صورت میگیرد.
در برنامهریزی توسعه جهانگردی ایران ساختار نظام حکومتی با ایدئولوژی حاکم بر آن نقش مهم و بهسزایی دارد و توجه به سیاستهای کلی دولت در این زمینه راهگشا خواهد بود.
سیاستگذاری در صنعت جهانگردی ایران برای رسیدن به هدفهای کلی و عمومی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است، از این رو برنامهریزی کلی، بخشی که در سطوح بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت برای این صنعت انجام میگیرد، باید با دیگر فعالیتهای اقتصادی از جمله صنعت و کشاورزی و خدمات هماهنگی لازم را داشته باشد و از ساختار اقتصادی حاکم بر کشور تبعیت کند.
آزادسازی اقتصادی امروزه به عنوان یکی از راه حلهای بحران اقتصادی ممالک رو به رشد جهان است. توصیه بانک جهانی نیز به کاربرد و استفاده از مکانیسم بازار آزاد در بسیاری از کشورهای جهان سوم موجب اصلاحات اقتصادی آنان شده است. به عنوان مثال کشورهای مالزی، سنگاپور، کره، تایوان، هنگ کنگ و ژاپن که همه در مقیاس گستردهای به بازار آزاد تکیه دارند، همگی در حال ترقیاند، درآمد سرانه در این کشورها در اواخر سال 1970 از 700 دلار در مالزی شروع میشد و به 5 هزار دلار در ژاپن می رسد، در ایران نیز دولت به منظور حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی کشور و بنا به توصیههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به تدریج تغییراتی در ساختار اقتصادی کشور به وجود آمده و مدتی است استفاده محدود از مکانیسم بازار به صورت تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری، حذف تدریجی سوبسیدها، کاهش مداخله در قیمتها و نیز سودمندی استفاده از سرمایههای خارجی به رسمیت شناخته شده است، لیکن هنوز مفهوم آزادسازی اقتصادی برای بسیاری از مردم روشن نشده، بنابراین ضروری است دولتمردان و صاحبنظران از طریق رسانههای گروهی به بحث و بررسی بیشتری پیرامون آن بپردازند تا سیاستگذاریها و برنامهریزیها در بخشهای مختلف اقتصادی بر مبنای آن صورت گیرد.
برنامهریزی برای توسعه صنعت جهانگردی نیز به دور از چنین سیاستهایی نیست، در این رابطه بخش خصوصی میتواند نقش عمدهای داشته باشد و با هماهنگی بخش دولتی و تبادل نظرها در زمینه مالی و کارشناسی به رونق آن بیفزاید.
یکی از دلایل ضعف و نارسایی موجود در صنعت جهانگردی ایران در این است که تعادلی بین گروههای توریستی که سالانه از مرزهای کشور خارج میشوند و جهانگردانی که از کشورهای خارج به ایران میآیند، وجود ندارد. تعداد مسافرینی که برای گذران اوقات فراغت به خارج از کشور میروند به طور متوسط بیش از ده برابر جهانگردانی است که کشورهایشان را به مقصد ایران ترک میکنند. چنین جریانی بیانگر این واقعیت است که شرایط لازم برای جلب توریست به داخل کشور وجود ندارد و اولویتهای برنامهریزی باید در جهت جلب نظر جهانگردان برای مسافرت به ایران باشد. برای بررسی راه حلهای موجود در این زمینه باید از دیدگاههای مختلفی به صنعت جهانگردی ایران توجه کرد و برای هر کدام از آنها چارهاندیشی کرد و موانع را از سر راه برداشت.
نخستین نگرش به صنعت جهانگردی ایران برخورد سیاسی با آن است. دیدگاه نظام حکومتی کشور نسبت به این بخش از فعالیتهای اقتصادی چگونه است؟ چه معیارهایی را میپذیرد و در اولویت قرار میدهد و تا چه حدی برای آن ارزش قائل است؟ این مسأله از دو بعد درون مرزی و برون مرزی قابل بررسی است. شناخت خط مشی دولت در ارتباط با سیاستهای خارجی جهانگردی و سیاستهای داخلی آن میتواند کمک مؤثری در برنامهریزی باشد و در صورتی که متکی بر بنیادهای اصولی و اندیشمندانه باشد، یقینا" سهم عمدهای را در توسعه جهانگردی ایران خواهد داشت.
نگرش دوم به صنعت جهانگردی ایران برخورد علمی با آن است و در این مورد توجه به دو نکته حائز اهمیت است. امر آموزش و پژوهش و ضعف و نارسایی در یکی از آنها میتواند مسألهساز بوده و مانع از رشد و توسعه جهانگردی کشور شود. نگرش سوم به صنعت جهانگردی ایران نیز برخورد اجرایی با آن است. سیاستهای اجرایی به گونهای باید باشد که در کوتاه مدت بتوان به نتیجه رسید. برای انجام چنین اقدامی لازم است تغییراتی در ساختار اداری مربوط به امور جهانگردی صورت پذیرد و با تصویب قوانینی، موانع دست و پا گیر اداری را از سر راه برداشته و تسهیلات لازم را برای انجام تمامی امور فراهم آورد.
رواج و گسترش صنعت جهانگردی در ایران که سهم عمدهای در توسعه اقتصادی کشور خواهد داشت، امروز مبتنی است بر سرمایهگذاری در زمان حال به منظور افزایش درآمد بیشتر در آینده و بهترین کوشش هر کشور و هر ملت برای بسط و توسعه اقتصادی حجم سرمایهگذاریهای آن است. از این لحاظ باید گفت هزینههای آموزشی، پژوهشی و اداری برای توسعه صنعت جهانگردی در ایران هم جنبه مخارج مصرفی دارد و هم جنبه سرمایهگذاریهای تولیدی که حاصل و بهره آن در آینده آشکار خواهد شد. چرا که صنعت جهانگردی و مسافرت هنوز یکی از منابع مهم اشتغالزایی به حساب میآید، به طوری که به ازای ورود هر گرشگر پنج شغل جدید ایجاد میشود و صنعتی است که در کشورهای فقیر و ثروتمند مورد توجه قرار میگیرد و توانسته یک نفر از 9 نفر را در سراسر دنیا استخدام کند، به ویژه جهانگردی عاملی جهت زنده نگه داشتن سنتها و آداب و رسوم گذشتگان و همچنین راهی برای تنشزدایی بین کشورها و ایجاد تفاهم، وفاق و صلح بینالمللی است.
گردشگری و جابه جایی انسانها ،علاوه بر تأثیرات عمیق فرهنگی و روحی به مثابه پلی قلمداد میشود که انسانها، سرزمینها و ملل مختلف را به یکدیگر مرتبط میسازد و موجبات استحکام و پیوندهای اجتماعی ملتها را فراهم میسازد و در بسط و گسترش روابط جهانی نقش برجستهای را ایفا میکند./104
منابع و مأخذ :
1-آئور لیوچی و دیگران،جهان در آستانه قرن بیست و یکم، ترجمه علی اسدی،پیشگام،1367
2-رضوانی، علی اصغر،( راهنمایان تورهای جهانگردی ) دانش جهانگردی ،شماره 6و7 مرکز آموزش عالی ایرانگردی و جهانگردی،1371
3-سازمان برنامه و بودجه،مدیریت فرهنگ و هنر و تربیت بدنی،صنعت جهانگردی در ایران1371
4-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، مرکز تحقیقات و مطالعات ایرانگردی و جهانگردی،مروری کوتاه بر جهانگردی در ایران زمین،1370
5-مرکز آمزش عالی ایرانگردی و جهانگردی،نشریهآموزشی،شماره 5 (انستیتو جهانگردی و مدیریت هتل سالزبورگ(اطریش)،1372