همه چیز در زندگی با تصمیم شروع میشود. ما این بار تصمیممان برای سفر باز هم به جایی زیباست كه هوای دلمان عوض شود؛ هوای روح و دل كه عوض شود دیگر استرسی برایمان نمیماند،اگر هم بماند بسیار كم میشوند این استرسها.
سفر هرچند كوتاه باشد استرسهایمان را میزداید و ذهنمان را تا مدتی تخلیه میكند. سفر آرامشی به ما میبخشد برای تصمیمهای بزرگتر.
اینبار سفرمان را شروع میكنیم برای جادهای كه نزدیكمان است و دسترسی به آن راحت. برای دیدن این روستای زیبا كه هنوز جاهای بكر دارد با درهای چوبی و كلوندار باید از جاده فشم بگذریم و بعد از پشتسر گذاشتن این جاده زیبا كه به سمت میگون میرود به خروجی راحتآباد میرسیم. روستایی كه شاید نامش برازندهاش باشد؛ جایی راحت كه سكوتش در این روزهای پرهیاهو و شلوغ برایمان لازم است. پس راهمان را به سمت راحتآباد كج میكنیم و در پیچهایش گم میشویم. جایی كه امامزادهای دارد برای اهالیاش كه بسیار به آن معتقدند.
درختانی زیبا كه وقتی به بالاترین نقطهاش میرسیم برایمان قدعلم میكنند؛ درختانی كه خانهها و ویلاهای رنگ و وارنگ را در آغوش كشیدهاند تا به ما منظرهای هدیه كنند كه در كارتپستالها زیاد آن را دیدهایم. بعد از پشتسر گذاشتن 20 دقیقه كه كنجكاوی هر مسافری را برای ادامه راه برمیانگیزد، به دوراهی امامه و راحتآباد میرسیم.
ما اول راهمان را كج میكنیم كه نظری به آنجا هم داشته باشیم و بعد به سمت راحتآباد میرویم. امامه هم زیباییهای خاص خودش را دارد؛ درهای قدیمی، درختانی كهن، ساكنانی كه هنوز روستایی بودن خودشان را حفظ كردهاند، درختان میوه و سبدهایی كه پر از همین میوههای فصل است و توسط ساكنان حمل میشود برای فروش.
از كوچههای تنگ و باریكش میگذریم و خانههای كاهگلیاش را میبینیم و در آخر، عكسی به یادگار با درختان و كوچهها میاندازیم كه یادمان نرود هنوز هم جاهایی به این زیبایی در نزدیكیمان هست و بعد به سمت راحتآباد میرویم.
در پیچهای راحتآباد صدای رودخانه به گوشمان میرسد؛ صدای آرامبخشی كه ما انسانها هرگز از شنیدنش سیر نمیشویم. در وسط راه رستورانی هم برای گردشگران وجود دارد كه بسیار به آب نزدیك است. تختهایی كه دارد، انگار روی آب شناور است.
سایهسار درختان همراه رودخانه و صدای زیباش در كنار آن تختها، ما را میكشاند به سمت زلالی آبی كه باز هوای عكاسی را به سرمان میاندازد. حتی كمپینگ گردشگری هم در راحتآباد وجود دارد كه زیرنظر میراثفرهنگی است. راحتآباد با این كه كوچك است و نزدیك، اما ساعاتی از روزمان را به خودش اختصاص میدهد. این سفر، هم كم هزینه است و هم دیدنی.
خوبی راه راحتآباد این است كه به شما اجازه میدهد از فشم هم دیدن كنید، بعد به راحتآباد رفته و در ادامه راه در مسیر بازگشت سر از لواسان درآورید.
میدانم متعجب شدهاید، اما همه جالبی این سفر در همین است كه ما مسیر راحت آباد را كه ادامه دادیم و وقتی روی بامش كه كل راحتآباد را زیر پایمان داشت قرار گرفتیم و با دیدن این همه درخت و هوای پاك یكجا لذت بردیم، توانستیم همان راه را ادامه بدهیم و سر از لواسان در بیاوریم.
خب شاید خیلیها دوست نداشته باشند راه آمده را برگردند و میخواهند مسیر جدید دیگری را ببینند، راحتآباد این امكان را به گردشگرانش داده است. اگر هم میخواهید از راه لواسان به راحتآباد بروید باید از خروجی كندعلیا و سفلی وارد شوید و در ادامه راه به راحتآباد و بعد به فشم برسید. مسیر دوطرفهای كه هر دویش به روستای زیبای راحتآباد ختم میشود.
حیف است آخر هفته را در خانه بمانید و این جای دیدنی را از دست بدهید. درختان، هوای پاك، منظرههای بكر و زیبا، خانههایی كه هنوز بعضیهایشان سنتی هستند و درهای چوبی و قدیمی دارند همه و همه مانند هدایایی هستند كه از این سفر درونشهری نصیبتان میشود. آرامش و آسایش بعد از سفر هم كه جای خود دارد.
راحتآباد واقعا جایی است كه شما راحتی و آسایش خیال را در آنجا مییابید. با ما به راحتآباد بیایید؛ روستایی كه دور نیست.
لواسان و فشم كه هردویشان خروجیهایی دارند كه به راحتآباد ختم میشود خود دو جای دیدنی و گردشگری در اطراف تهران به شمار میروند كه بعد از طی مسافتی 45 دقیقهای از تهران، دیدنشان برایتان میسر میشود.
اگر قصد ماندن در راحتآباد را دارید فضایی برای استراحت در كنار آب و جایی كه بتوانید با خانواده خوش بگذرانید فراهم شده و در غیر این صورت میتوانید از رستورانهای بیشمار لواسان و فشم بهرهمند شوید. راحتآباد از این مزیت برخوردار است كه دسترسی به هر دوی این جاهای دیدنی را برای شما میسر میكند.
راحتآباد از روستاهای قدیمی فشم به شمار میرود كه با ویلاهای ساخته شده در آن به ما میفهماند تا چند سال دیگر به فضایی گردشگری تبدیل میشود.
پس تا راحتآباد هنوز كمی بكر است و فضای قدیمی خود را حفظ كرده به آنجا سفر كنید. مطمئن باشید از دیدن مناظر زیبای آن پشیمان نمیشوید.